اینجا-مسجد جوستون-محل تشییع پیکر دوشهید گمنام....
بسیار عالی بود،حال و هوای آدم تغیر میکرد و به نوعی انرژی میگرفت از فضا.
برای همه دعا کردم اولین بار بود تو مراسم تشییع شرکت میکردم البته بعد از پدر خودم ولی از اون موقع چیزی یادم نیست،چی ارزشمند تر از این که تاحالا فقط تو تشییع پیکر شهدا حضور داشتم!
اصلا باورم نمیشد کاملا شهیدو در آغوش گرفته بودم،خیلی نزدیک خیلی...
بعد هم سخنرانی و مداحی...
آقای پویان فر و طاهری هم تو مداحی کم نزاشتن همه دلا رفت کربلا...
درآخر هم روی پرچم ایران حرف های دلمو نوشتم:
به نام خداوند شهیدان حق،و زمین باهر انفجار به احترام شهید از جا برمیخیزد،سلام منو به پدر شهیدم برسونید،
تمام افسرانی ها التماس دعا گفتند...