یه مادر دمادم میخونه:حسینم چرا سرگردونه....
سه ساله هنوزم خندونه...
امون از زمونه...
دریافت
کجا میخوای بری...
چرا منو نمیبری...
حسین این دم اخری...
چقد شبیه مادری...
این صدای تپش قلبم نیست...
در حسینیه دل سینه زنیست...